استرس (فشار روانی)
همه آدمها چه پیر و چه جوان بارها احساس کرده اند که زیر بار فشار روانی قرار دارند. این احساس به صورت نگرانی، زیر فشار بودن، کسل شدن، غمگینی یا مجموعه ای از این حالات پیش می آید و دلیل آن هم وجود مشکلات زندگی و ناتوانی در کنار آمدن با دیگران است.
بسیاری از موقعیت های معمولی ممکن است در درازمدت سبب احساس استرس در شما شود. ممکن است درس و مدرسه روی هم انبار شود، نگرانی برای امتحان دادن آرامشتان را به هم بریزد، در مدرسه با معلم خود مشکلاتی پیدا کنید، مورد تمسخر و زورگویی دوستان خود قرار بگیرید، بحث و جدل هایی با اعضای خانواده و یا دوستان نزدیک خود پیدا کنید.
فشار روانی ممکن است گاهی حال شما را بدتر کند مثلا وقتی که شاهد جدال هایی در محیط خانواده خود هستید، زمانی که پدر و مادرتان دارند جدا می شوند و یا شخصی از نزدیکانتان بیمار و یا فوت شده است، احساس کسالت و ناراحتی شما شدیدتر می شود.
پیامدهای فشار روانی
اثرات فشار روانی بستگی به نوع استرس، شدت آن و زمان حضور آن دارد. هرکس به روشی خاص به استرس واکنش نشان می دهد. این که چگونه با آن فشار کنار بیایید به شخصیت شما و تجاربی که در گذشته در ارتباط با کنار آمدن با استرس داشتید برمی گردد. از این گذشته اگر شخص مورد اعتمادی داشته باشید که بتوانید راحت با او صحبت کنید یا اگر اطرافیات شما را درک کنند و مورد حمایت آنها باشید، روبرو شدن با فشار روانی برایتان ساده تر می شود و برعکس اگر احساس تنهایی و بی کسی کنید، غلبه بر استرس دشوارتر می گردد. بدن شما به گونه طراحی شده است که قادر به رویارویی با خطر در مواقع بیماری و یا حالتهای اورژانس هست. آدرنالین، کورتیزول و دیگر هورمونها در برابر خطرات شما را کمک می کنند که مقاوم باشید و مبارزه کنید و یا از مهلکه فرار کنید اما بدن شما با فشارهای درازمدت سخت تر کنار می آید. این فشارها در شما ایجاد حالت خستگی می کند و سبب بی اشتهایی یا کم اشتهایی در شما شده و یا خوابتان را به هم می ریزد. ممکن است دچار سردرد و شکم درد شوید و چنانچه به مدت طولانی ادامه یابد بیمارتان می کند.
رویارویی با استرس
شماری از مردم در رویارویی با استرس واکنش های نامناسبی از خود نشان می دهند مانند کشیدن سیگار و مصرف داروهای آرام بخش. برخی دیگر با انکار موضوع، کم اهمیت جلوه دادن آن و کناره گیری و گروهی دیگر با واکنش های هیجانی افراطی همچون عصبانیت و برخوردهای پرخاشگرانه با اطرافیان، به استرس پاسخ می دهند. اگر به استرس به عنوان مسئله ای که بایستی حل شود نگاه کنید و موارد زیر را بررسی کنید در غلبه بر آن موفق تر خواهید بود:
موقعیت هایی که شما را تحت فشار می گذارد و انواع آن را بررسی کنید.
به این موضوع که در چنین موقعیت هایی به چه اشکال دیگری می توانستید با استرس روبه رو شوید فکر کنید در آن صورت احساس کنترل بهتری بر استرس خواهید داشت.
بیندیشید اگر جور دیگری رفتار می کردید واکنش دیگران در برابر شما چه تفاوتی داشت.
کوشش کنید شیوه های دیگر برخورد با استرس را تمرین کنید. شاید کمی خجالت آور باشد اما تلاش کنید با یک دوست تمرین کنید.
اولین باری که این برخورد را در شرایط واقعی خواهید داشت ممکن است با شکست مواجه شوید، بنابراین بایستی از پیش آمادگی پذیرش این شکست را داشته باشید، اما حتما تلاش کنید دوباره آن را انجام دهید.
تمام چیزهایی را که فکر می کنید مسائل را آسان تر می کند یادداشت کنید.
بهترین راه حل را پیدا کنید
از خود بپرسید «آیا با روش برخوردی که در برابر این موقعیت در پیش گرفته ام احساس راحتی می کنم؟» و آیا این نوع رفتار آنچه را که من می خواهم به من می دهد. مثلا اگر شما به درس و مدرسه بی اهمیت شده اید، ممکن است برای مدت زمان کوتاهی مشکلی احساس نکنید ولی متوجه خواهید شد که سخت است وارد دانشگاه شوید و یا یک شغل مناسب پیدا کنید.
از خود بپرسید «آیا راه دیگری برای مقابله با مشکل در این شرایط هست که بهتر از روش همیشگی ام که با آن برخورد می کنم باشد؟»
تفکر این چنینی برایتان سودمند است، به ویژه زمانی که در شرایط غیرمعمول قرار می گیرید، مانند وقتی که کسی برایتان قلدری می کند، وقتی که به شما مواد مخدر تعارف می کنند، وقتی که شما را به مبارزه ترغیب می کنند و یا زمانی که در خیابان تهدیدتان می کنند. در چنین شرایط فریب کارانه ای برای آنکه بتوانید آنطور که می خواهید رفتار کنید، لازم است که قبلا تمرین کرده باشید.
اگر احساس کردید آنچه را که تصمیم به انجام آن دارید برایتان مشکل است، کوشش کنید با دوستان یا اعضای خانواده در میان بگذارید. آماده کردن فهرستی از مزایا و معایب هر روش به شما کمک می کند که تصمیم بگیرید کدام را برگزینید.
اگر نتوانستید غلبه کنید کمک بگیرید
گاهی به نظر می رسد در استرس غرق شده اید. به ویژه زمانی که شرایط به ضرر شما و در جهت تقویت استرس پیش می رود. مسائل و مشکلات پابرجا هستند و فکر می کنید راه حلی برای آنها پیدا نمی شود و خلاصه این که احساس می کنید بدجوری تو تله افتادید، اگر چنین احساسی دارید، لازم است که کمک بگیرید.
کسانی که می خواهید با آنها صحبت کنید بهتر است افراد زیر باشند:
پدر و مادر، یکی از اعضای خانواده یا دوست خانوادگی
دوست صمیمی
معلم یا مشاور مدرسه
مشاور یا مددکار اجتماعی
روحانی یا فرد مورد اعتماد در محل
پزشک خانوادگی می تواند به شما کمک کند و یا در صورت نیاز شما را برای استفاده از کمک یک روانشناس یا روانپزشک به او ارجاع دهد.
چه زمانی باید کمک گرفت؟
فشار روانی سلامت شما را تهدید کند.
آنقدر ناامید شده باشید که به ترک تحصیل، فرار از خانه یا آسیب رساندن به خود فکر کنید.
احساس کنید بی حوصله، افسرده و گریان هستید و یا تصور کنید زندگی ارزش زیستن ندارد.
اشتهای خود را از دست داده و به دشواری به خواب بروید.
نگرانی ها افکار و احساساتی دارید که بیان آن برایتان دشوار است زیرا می پندارید که دیگران شما را درک نمی کنند و ممکن است فکر کنند دیوانه اید. فشار روانی ممکن است به قدری شما را آزار دهد که حس کنید صداهایی به شما می گویند چه کار کنید و یا شما را وادار به انجام رفتارهای عجیب و غریب کنند.
اکنون شما می دانید که استرس چیست و با روشهای رویارویی سودمند آن نیز آشنا شدید و همچنین دانستید که اگر شدت فشار روانی بیش از اندازه باشد و نیاز به کمک داشته باشید چه زمانی و از چه کسانی کمک بگیرید. مطمئن باشید که هریک از این روش ها شما را در غلبه بر استرس یاری می دهد و با احساس پیروزی به دست آمده از این مبارزه کم کم خود را آماده رویارویی با استرس های آینده می بینید و ترسی از روبرو شدن با آن ها نخواهید داشت.
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.زمینه های مورد نیاز هستند علامت گذاری شده *
امتیاز شما