مقدمه: با توجه به شعارى که براى امسال به ملت عزیزمان عرض کردهام - یعنى «جهاد اقتصادى» - و آنچه که مناسب است در این زمینه انجام بگیرد. در مورد شعار امسال و کارى که امسال باید انجام بگیرد. البته سرفصلهاى مهمى وجود دارد که همه داراى اولویتند. مثلاً تحول نظام ادارى یک کار لازم است که باید انجام بگیرد؛ تحول آموزش و پرورش، یک کار بنیانى است؛ جایگاه علوم انسانى در دانشگاهها و در مراکز آموزش و تحقیق، یک کار اساسى است؛ مسائل مربوط به فرهنگ عمومى، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، این کارها همهاش کارهاى مهمى است؛ لیکن به نظر صاحبنظران، امروز در این برههى از زمان، مسئلهى اقتصادى از همهى مسائل کشور فوریت و اولویت بیشترى دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینهى مسائل اقتصادى، یک حرکت جهادگونهاى انجام بدهد، این گام بلندى را که برداشته است، با گامهاى بلند بعدى همراه کند، بلاشک براى کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادى خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامى را در زمینهى حل مشکلات اقتصادى به همهى دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایهى اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند.
آنچه که در این زمینه با عنوان شاخص وجود دارد و مهم است، رشد پرشتاب کشور به میزان تعیین شدهى در برنامهى پنجم است که اعلام شده است؛ یعنى حداقل رشد هشت درصدى. در این رشد، سهم بیشتر مربوط به بهرهورى است؛ یعنى ما بتوانیم از امکانات کشور به شکل بهترى استفاده کنیم. من دو سال قبل در زمینهى مسئلهى صرفهجوئى و مشکلاتى که در باب بهرهورى وجود دارد، در همین سخنرانىِ اول سال مطالبى عرض کردم. مردم باید اینها را بدانند. من به مسئولان کشور توصیه میکنم که در زمینهى اهمیت ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور با مردم حرف بزنند؛ بگویند ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور و همچنین کاهش فاصلهى درآمدى دهکهاى بالا و پائین جامعه - این شکاف درآمدها، شکاف اقتصادى بین بخشهاى مختلف جامعه - چقدر اهمیت دارد. این فاصلهها و شکافها مطلوب ما نیست؛ اسلام این را نمىپسندد. تا حدى که در برنامهى پنجم تعیین شده است، باید تلاش کنند این کارها انجام بگیرد.
کاهش نرخ بیکارى و افزایش اشتغال در کشور، از جملهى مسائل بسیار اساسى و مهم است. همچنین مسئلهى افزایش سرمایهگذارى بخش خصوصى و کمک به بخش خصوصى که بتواند در زمینهى مسائل اقتصادى کشور سرمایهگذارى کند، از جملهى مسائل مهم و اساسى است؛ که یکى از کارهاى مهم در این باب، ایجاد تعاونىهاست، که به وسیلهى تعاونىها سرمایههاى بزرگ تشکیل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادى کشور سرمایهگذارى کنند و گرههاى مهم را باز کنند و دولت بتواند این کار را انجام دهد. بایستى زیرساختهاى حقوقى و قانونىاش آماده شود. این، یعنى حمایت از شکوفائى کار.
صرفهجوئى در مواد اساسى، از جمله صرفهجوئى در مصرف آب. امروز نود درصد آبى که ما در کشور مصرف میکنیم، در بخش کشاورزى مصرف میشود. اگر دولت به توفیق الهى بتواند شیوههاى آبیارى کشاورزى را اصلاح کند، اگر از این نود درصد، ده درصد کم بشود، شما ببینید چه اتفاقى مىافتد. غیر از بخش کشاورزى، در همهى بخشهاى دیگر - بخش خانگى، بخش صنعتى و بخشهائى که احتیاج به آب دارد - ما فقط از ده درصد آب کشور داریم استفاده میکنیم. اگر ما بتوانیم در بخش کشاورزى ده درصد صرفهجوئى کنیم، ببینید چه اتفاقى مىافتد. در واقع امکانات بهرهبردارى از آب در بخش غیر کشاورزى دو برابر میشود؛ که این بسیار چیز مهم و باارزشى است.
مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد، لازم است. این نیازمند توانمند شدن است، نیازمند اطلاعات لازم است؛ که اینها را باید مسئولین در اختیار مردم بگذارند و امیدواریم انشاءاللَّه این روند روزبهروز توسعه پیدا کند. البته رسانهها نقش دارند، رادیو و تلویزیون نقش دارند، میتوانند مردم را آگاه کنند؛ دولت هم باید فعال برخورد کند و بتوانند انشاءاللَّه مسئلهى اقتصادى را پیش ببرند.
خب، اگر ما بخواهیم این حرکت عظیم اقتصادى در کشور در سال 90 انجام بگیرد، یک الزاماتى هم دارد. این الزامات را هم من فهرستوار عرض بکنم. اولاً روحیهى جهادى لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى که با روحیهى جهادى وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدس دیدیم، در جهاد سازندگى دیدیم، در حرکت علمى داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحیهى جهادى داشته باشیم؛ یعنى کار را براى خدا، با جدیت و به صورت خستگىناپذیر انجام دهیم - نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف - بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت.
دوم، استحکام معنویت و روح ایمان و تدین در جامعه است. عزیزان من! این را همه بدانند؛ تدین جامعه، تدین جوانان ما، در امور دنیائى هم به ملت و به جامعه کمک میکند. خیال نکنند که متدین شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاى اعتکاف در مساجد یا در شبهاى جمعه در دعاى کمیل است. اگر یک ملت جوانانش متدین باشند، از هرزگى دور خواهند شد؛ از اعتیاد دور خواهند شد؛ از چیزهائى که جوان را زمینگیر میکند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار مىافتد، کار میکنند، تلاش میکنند؛ در زمینهى علم، در زمینهى فعالیتهاى اجتماعى، در زمینهى فعالیتهاى سیاسى، کشور پیشرفت میکند. در اقتصاد هم همین جور است. روحیهى معنویت و تدین، نقش بسیار مهمى دارد.
یک شرط دیگر این است که کشور به مسائل حاشیهاى مبتلا نشود. ببینید، در بسیارى از اوقات یک مسئلهى اصلى در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مسئلهى اصلى بروند؛ باید مسئلهى کانونى کشور این باشد؛ اما ناگهان مىبینیم از یک گوشهاى یک صدائى بلند میشود، یک مسئلهى حاشیهاى درست میکنند، ذهنها متوجه آن میشود. این مثل این میماند که در یک مسافرت مهمى، کاروانى، قطارى دارد حرکت میکند، هدفش رسیدن به یک نقطهى خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به یک چیز حاشیهاى در بیابان، از راه باز بمانند، احیاناً امکان ادامهى حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشیهاى نباید به میان بیاید. مردم ما خوشبختانه قدرت تحلیل دارند، هوشمندند، هوشیارند؛ میتوانند مسائل فرعى و حاشیهاى را از مسائل اصلى جدا کنند. توجه شود مسائل حاشیهاى کانون توجه افکار عمومى قرار نگیرد.
یک شرط دیگر، حفظ اتحاد و انسجام ملى است. این اتحادى که امروز در میان مردم و در بین مردم و مسئولین وجود دارد، مردم به مسئولینِ خودشان علاقهمندند، به آنها اعتماد دارند، به آنها کمک میکنند، با آنها همراهى میکنند، بین خود مردم اتحاد و وحدت وجود دارد، بایستى باقى بماند و روزبهروز تقویت شود. یکى از نقشههاى بزرگ دشمنان ملت ایران، ایجاد تفرقه و شکاف در داخل بوده است؛ به بهانهى قومیت، به بهانهى مذهب، به بهانهى گرایشهاى سیاسى، به بهانهى جناحبندىها، به بهانههاى گوناگون. اتحاد را باید حفظ کرد. خوشبختانه ملت ما آگاهند. همهى کسانى که به کشورشان علاقهمندند، به نظام مردمسالارى دینى - که مایهى افتخار امروز ملت ایران است - علاقهمندند، باید با هم هماهنگى داشته باشند. مسئولین کشور هم همین جور؛ آنها هم باید سعى کنند اگر گلهاى از هم دارند - که گاهى ممکن است این گلهها بحق هم باشد - این گله را در معرض افکار عمومى مطرح نکنند؛ این ضربهى به اتحاد ملى است؛ این را همه توجه داشته باشند. من به مسئولین کشور به طور جد این را تذکر و هشدار میدهم. ممکن است مسئولین از هم گله داشته باشند - که همیشه بوده؛ از اول انقلاب که ما دستاندرکار مسائل بودیم، دیدیم؛ گاهى قوهى مجریه از قوهى مقننه، گاهى قوهى مقننه از قوهى قضائیه، گاهى قوهى قضائیه از قوهى مجریه گلههائى داشتند؛ طبیعت کار هم همین است، گله به وجود مىآید - ممکن است گلهها بحق هم باشد؛ اما این را نباید در عرصهى افکار عمومى بیاورند، ذهن مردم و دل مردم را ناراحت کنند، مردم را مأیوس کنند؛ بین خودشان حل کنند. مهمترین مسائل دنیا با مذاکره قابل حل است؛ این مسائل جزئى اهمیتى ندارد. پس انسجام قوا با یکدیگر، هماهنگى قوا با یکدیگر هم مهم است.
البته من این نکته را حتماً تذکر بدهم؛ گاهى اوقات این شعارى که ما براى سال اعلام میکنیم، بعد ناگهان مىبینیم همهى در و دیوارهاى تهران و شهرهاى دیگر پر شده از تابلو، که این شعار رویش نوشته شده. این فایدهاى ندارد. گاهى کارهاى پرهزینهاى انجام میگیرد؛ چه لزومى دارد؟ آنچه که من از مسئولین و از مردم عزیزمان توقع دارم، این است که این شعار را بشنوند، باور کنند و دنبال کنند. تابلو کردن و در و دیوار را پر کردن و عکس زدن و اینها هیچ لزومى ندارد. اگر هزینهاى نداشته باشد، لزومى ندارد؛ اگر هزینه داشته باشد، اشکال هم دارد. هیچ لزومى ندارد کارهاى پرهزینه را انجام بدهند.
البته محوریت اقتصاد که من عرض کردم، به معناى غفلت از عرصههاى دیگر تلقى نشود. در عرصههاى دیگر، مخصوصاً در همان عرصهى علم و فناورى، باید به این دانشمندان جوان کمک شود، به آنها اعتماد شود تا بتوانند کارهاى بزرگ را انجام دهند.
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.زمینه های مورد نیاز هستند علامت گذاری شده *
امتیاز شما