سردرگمی وبلاگستان فارسی

با توجه به ظهور شبکه های اجتماعی در چند ساله اخیر و محدودیت های کاربری برای وبلاگستان فارسی و همچنین رشد سرویس های وبلاگ نویسی فارسی در دو ساله اخیر این وبلاگستان دچار نوعی سردرگمی و افت محبوبیت در بین کاربران شده است.

وبلاگرهای فارسی بعد از ظهور شبکه های اجتماعی از آن برای دو منظور استفاده نموده اند. اول اینکه فعالیت در وبلاگستان فارسی را بخاطر حضور در شبکه های اجتماعی کم رنگ و کاهش داده  و از سویی دیگر از آن  بعنوان ابزاری برای بازنشر مطالب وبلاگ های خود استفاده می نمایند و این نوعی وابستگی به شبکه های اجتماعی ایجاد کرده که در سال های اول وبلاگ نویسی وجود نداشته است.

از نقطه نظری دیگر فضای سال های قبل از ظهور شبکه های اجتماعی را بر خلاف تصور موجود فضایی اجتماعی تر بوده است و آنهم بخاطر مراجعه وبلاگ نویس به پیوندهای موجود در وبلاگ در جهت نظردهی و همچنین پاسخ به نظرات کاربران بوده است .

یک وبلاگر در روز مجبور بود بخاطر اطلاع از فضای وبلاگ های ثبت شده و دوستان خود شاید بیش از 40 تا 50 وبلاگ را بازدید نموده و مطالب آنان را مطالعه نماید . اما شبکه های اجتماعی تاثیری منفی را با کارکردهای نظردهی خود بر فضای وبلاگستان فارسی وارد نموده اند و آن اینکه یک وبلاگ نویس بعد از ثبت یک مطلب در وبلاگ خود و بازنشر آن در شبکه های اجتماعی دیگر توجه کمتری به نظرات کاربران اعمال می نماید .

کاهش بازدید وبلاگ های فارسی و ارجاع بازدیدکنندگان به شبکه های اجتماعی یکی دیگر از کارکردهای منفی بر بدنه وبلاگستان فارسی می باشد که می بایست تامل بیشتری بر آن داشته باشیم و با بررسی بیشتری بدنبال راهکارهای فنی در این حوزه باشیم. چرا که شکل درست آن می توانست این باشد که شبکه های اجتماعی ابزاری برای معرفی وبلاگستان فارسی باشد اما اکنون وبلاگستان فارسی ابزاری برای معرفی شبکه های اجتماعی شده است.

عدم تولید ابزار در حوزه فنی وبلاگستان فارسی برای پاسخگویی به نیازهای کاربران وبلاگ نویس ، عدم برگزاری ارزیابی های سالانه از فضای وبلاگستان فارسی ، عدم معرفی ماهانه وبلاگ های برتر هر موضوع از سوی سرویس های وبلاگ نویسی ، ورود تبلیغات مزاحم در فضای وبلاگ نویسی ، عدم معرفی وبلاگ های برتر در فاصله های زمانی و در آخر اینکه تفاوت های کلیدی در سرویس های وبلاگ نویسی فارسی وبلاگ نویسان را در انتخاب سرویس دهنده برای فعالیت وبلاگ نویسی مورد نظر خود دچار سردرگمی نموده است.

از سویی دیگر تعدد سرویس های وبلاگ نویسی در دو ساله اخیر فضای وبلاگستان فارسی را دچار نوعی التهاب و فقدان محتوا در سرویس های جدید را رقم زده است. از آنجا که سرویس های مادر وبلاگستان فارسی را می توان محدود به دو یا حداکثر سه سرویس دهنده دانست لذا در صورتی که سرویس های وبلاگستان فارسی بتوانند با یکسری اقدامات ارگانیک که منجر به نوعی تعامل مشترک در بین سرویس دهنده ها و همچنین در فضای وبلاگستان فارسی شود می توان انتظار داشت استقبال شدیدی تری از وبلاگستان فارسی در وضعیت فعلی گردد.

اجرای برنامه های مشترک مجازی ، ادغام و یا تبدیل شدن به یک سرویس دهنده بزرگ تر از سوی دو یا سه سرویس دهنده گرچه بعید و دور از ذهن به نظر می رسد لاکن دارای تاثیرگذاری بالایی می باشد .

برگزاری آموزش در وبلاگ نویسی نسبت به سال های اول راه اندازی سرویس های وبلاگ نویسی کم شده است و در صورتی که  سرویس دهنده های وبلاگ بتوانند آموزش های جدید در خصوص وبلاگ نویسی اعم از مدیریت محتوا و قواعد و اصول آنلاین نویسی را به کاربران خود بصورت حضوری یا مجازی آموزش دهند می توان وبلاگستان فارسی را که در حال احتضار است را احیاء نمود.

اکنون وبلاگ نویسان بعنوان سربازان وب فارسی شناخته شده و درصد بالایی از تولید محتوا و همچنین بازدیدهای وب فارسی را به خود اختصاص داده اند و نیاز به محبت بیشتری در این خصوص از سوی سرویس دهنده های وبلاگ فارسی و متولیان وب فارسی دارند.