

مقدمه
سازمانهای معاصر در محیطی پویا و رقابتی فعالیت میکنند که بقا و رشد در آن مستلزم بهرهگیری از منابعی ارزشمند و پایدار است. در این میان، نقش منابع انسانی به عنوان موتور محرک توسعه، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. سرمایهی انسانی، که تجسم دانش، مهارت و تواناییهای نیروی کار است، به عاملی تعیینکننده در دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل شده است. این مقاله با هدف تبیین ابعاد مختلف سرمایهی انسانی، از جمله مفاهیم پایه، اهمیت، طبقهبندیها و روشهای سنجش آن، تدوین شده است. در ادامه، ضمن ارائه تعاریف جامع از دیدگاههای مختلف، به بررسی جایگاه این سرمایه در سطوح فردی، سازمانی و اجتماعی پرداخته میشود.
مفاهیم و تعاریف سرمایهی انسانی
سرمایهی انسانی به عنوان یکی از اجزای اصلی سرمایههای نامشهود سازمان، نقش محوری در ایجاد ارزش ایفا میکند. در ادبیات اقتصادی، سرمایهی انسانی به مجموعه دانش، مهارتها، تواناییها و ویژگیهای فردی اطلاق میشود که قابلیت افزایش بهرهوری و ایجاد ارزش اقتصادی را داراست. برخلاف سرمایه فیزیکی یا مالی، سرمایهی انسانی از فرد جدا نشدنی است و همراه او رشد میکند.
- از نگاه آدام اسمیت، سرمایه شامل کلیه ذخایر ثابت، تواناییهای مفید و تمامی ساکنان یک کشور است.
- جاستین اسلی سرمایه را به چهار دسته تقسیم میکند: تجهیزات مفید، ساختمانهای درآمدزا، بهبود زمین و تواناییهای کارکنان.
- لسلی وذرلی سرمایههای نامشهود را در چهار سطح فردی، اجتماعی، جامعه و ساختار دستهبندی میکند که شامل مواردی چون دانش مفهومی، فرهنگ سازمانی، روابط مشتری و مالکیت معنوی است.
گری بیکر با انتشار کتاب «سرمایهی انسانی» در سال 1963، این مفهوم را به طور رسمی وارد ادبیات اقتصادی کرد. از نظر او، سرمایهی انسانی نه تنها شامل آموزش و تحصیلات، بلکه سلامت، خلاقیت و عادات کاری نیز میشود. تعاریف متعددی از سرمایهی انسانی ارائه شده که همگی بر تولید ارزش اقتصادی از طریق توانمندسازی انسان تأکید دارند.
- سازمان ملل متحد: سرمایهی انسانی ثروت مولد مجسم در کار، مهارت و دانش است.
- پیتر هوتز: سرمایهی انسانی شامل زمان، تجربه، هدف و تواناییهای افراد است که در فرآیند تولید نقش دارد.
- لسلی و ذرلی: سرمایهی انسانی مجموعهای از ویژگیها، دانش، خلاقیت و انرژی است که افراد در کار خود سرمایهگذاری میکنند.
در نهایت، میتوان سرمایهی انسانی را به عنوان مجموعهای منسجم از ویژگیهای کیفی، تحصیلی، مهارتی و فرهنگی تعریف کرد که منجر به ایجاد ارزش افزوده برای سازمان میشود.
اهمیت سرمایهی انسانی
سرمایهی انسانی به عنوان کلید رشد اقتصادی و توسعه سازمانی شناخته میشود. در اقتصاد دانشبنیان امروز، سازمانهایی موفق هستند که بتوانند نیروی انسانی خود را به عنوان دارایی استراتژیک توسعه دهند. سرمایهگذاری در این حوزه نه تنها بهرهوری فردی و سازمانی را افزایش میدهد، بلکه به رشد اقتصادی ملی نیز کمک میکند.
- سرمایهگذاری در سرمایهی انسانی باعث ارتقای سطح مهارت و دانش کارکنان میشود.
- کارکنان دانش و توانایی لازم برای خلق محصولات و خدمات نوین را کسب میکنند.
- بهرهوری در محیط کار بهبود مییابد.
- سازمان قادر به کسب مزیت رقابتی پایدار میشود.
- بهرهوری اقتصاد ملی افزایش پیدا میکند.
- رشد اقتصادی ملی شتاب میگیرد.
با توجه به این موارد، سرمایهی انسانی به عنوان عامل مستقلی در رشد تولید ملی شناخته میشود که باید توسط محققان و سیاستگذاران مورد توجه قرار گیرد. همانطور که اشتون و گرین اشاره کردهاند، ارتباط بین سرمایهی انسانی و عملکرد اقتصادی باید در بافت اجتماعی-سیاسی مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
میدونستین نرمافزار سی آر ام طلوع میتونه سرمایهی انسانی شما رو مدیریت کنه؟
طبقهبندی مفاهیم سرمایهی انسانی
سرمایهی انسانی از دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. هر دیدگاه بر جنبههای خاصی از این مفهوم تمرکز دارد که در ادامه به سه دیدگاه اصلی اشاره میشود:
1. دیدگاه فردمدار: این دیدگاه بر جنبههای منحصر به فرد افراد تأکید دارد و سرمایهی انسانی را وابسته به داراییها و توانمندیهای نیروی کار میداند. این نگاه در مقابل مفهوم سنتی نیروی کار در اقتصاد کلاسیک قرار میگیرد.
2. دیدگاه فرآیندمدار: این دیدگاه بر روندهای شکلدهنده سرمایهی انسانی مانند آموزش و کسب مهارت تمرکز دارد. تحصیلات رسمی و مهارتهای فنی-حرفهای به عنوان عناصر کلیدی در نظر گرفته میشوند.
3. دیدگاه تولیدمدار: در این دیدگاه، سرمایهی انسانی ترکیبی از عواملی مانند آموزش، تجربه، تحصیلات، هوش و خلاقیت است که ارزش و تولید نهایی کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
سرمایهی انسانی را میتوان هم به عنوان ابزاری برای تولید و هم به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش درونزا در نظر گرفت. به عبارت دیگر، سرمایهی انسانی هم وسیله است و هم هدف.
تأثیرات سرمایهی انسانی در سطوح مختلف:
- در سطح فردی: افزایش درآمد و امکان رشد و ترقی در بازار کار.
- در سطح سازمانی: بهبود بهرهوری سازمانی از طریق تواناییها و فرهنگ پویا.
- در سطح اجتماعی: تقویت دموکراسی، ثبات سیاسی و احترام به حقوق بشر.
تقسیمبندی سرمایهی انسانی:
- سرمایهی انسانی عمومی: دانش و مهارتهای عمومی که قابل انتقال به صنایع مختلف هستند.
- سرمایهی انسانی خاص: دانش و مهارتهای ویژه یک شغل یا سازمان که معمولاً از طریق آموزش و تجربه کسب میشوند و قابل انتقال به سایر حوزهها نیستند.
سنجش سرمایهی انسانی
سنجش سرمایهی انسانی برای درک وضعیت فعلی و تدوین سیاستهای منابع انسانی ضروری است. کشورهای پیشرفته تلاش گستردهای برای توسعه روشهای سنجش مؤثر انجام دادهاند. سه رویکرد اصلی برای سنجش سرمایهی انسانی وجود دارد:
1. رویکرد مبتنی بر هزینه: در این روش، ارزش سرمایهی انسانی بر اساس هزینههای سرمایهگذاری شده در تربیت و آموزش افراد محاسبه میشود. این رویکرد اگرچه ساده است، اما با چالش تفکیک بین سرمایهگذاری و مصرف مواجه است.
2. رویکرد مبتنی بر درآمد: این روش مبتنی بر درآمدهای حاصل از سرمایهگذاری در آموزش است. درآمد افراد به عنوان شاخصی از بازده سرمایهی انسانی در نظر گرفته میشود. این رویکرد در کشورهایی مانند چین، آمریکا و کانادا مورد استفاده قرار گرفته است.
3. رویکرد مبتنی بر شاخص: در این روش از شاخصهایی مانند میزان سواد یا سالهای تحصیل برای سنجش سرمایهی انسانی استفاده میشود. این رویکرد ساده و قابل اجراست، اما ممکن است تمام ابعاد سرمایهی انسانی را پوشش ندهد.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) نیز پروژهای برای سنجش سرمایهی انسانی تعریف کرده که عوامل آن در سه گروه دستهبندی میشوند:
- سرمایهگذاری در سرمایهی انسانی
- تطبیق کیفیت سرمایهگذاری
- نتایج حاصل از آموزش و پرورش
این عوامل شامل مواردی مانند نرخ فارغالتحصیلی، هزینههای آموزشی، بازده بازار کار و ارزیابیهای بینالمللی میشوند.
نتیجهگیری
سرمایهی انسانی به عنوان موضوعی استراتژیک، نقش حیاتی در رشد و توسعه سازمانها و جوامع ایفا میکند. مطالعات گسترده در این حوزه نشان میدهد که سرمایهی انسانی نه تنها به بهبود سطح زندگی و درآمد افراد کمک میکند، بلکه ظرفیتهای تولیدی و رشد اقتصادی را نیز افزایش میدهد. در جهان امروز، که تحولات اقتصادی و اجتماعی با سرعت در حال وقوع است، اهمیت نیروی انسانی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است.
مطالعات آینده در حوزه سرمایهی انسانی باید بر دو هدف اصلی متمرکز شوند: نخست، سنجش شکافهای موجود در سرمایهی انسانی، و دوم، بررسی چگونگی تبدیل سرمایهی انسانی به بهرهوری و درآمدزایی بیشتر. سرمایهگذاری در آموزش و تربیت نیروی انسانی نه تنها تضمینکننده موفقیت اقتصادی سازمانهاست، بلکه به عنوان عاملی کلیدی در پیشرفت اقتصاد ملی عمل میکند.


یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.زمینه های مورد نیاز هستند علامت گذاری شده *
امتیاز شما