مدیریت بحران
کشور ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خاص تکتونیکی کره زمین ،همواره شاهد وقوع زمین لرزه های مخرب و شدید بوده است.از سوی دیگر ،به دلیل ساختار اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن گاهی شاهد تشدید خسارت های ناشی از زمین لرزه به دلیل سوء مدیریت ها و نیز عملکرد نادرست نیروهای مردمی به هنگاه وقوع شرایط بحران بوده ایم.کاهش خسارت های ناشی از زلزله در چنین کشوری نیازمند همکاری تمام ارگانهای دولتی و غیر دولتی با یگدیگر است،چراکه دولت به تنهایی توانایی کنترل آسیب هایی در این وسعت و نیز آموزش های همگانی و عمومی در سطح جامعه را ندارد.از طرف دیگر ،در کشورایران به دلیل وابسته بودن تمام سازمان ها و ارگان ها ی مرتبط با فعالیت های عمرانی و ساخت و ساز به دولت،امکان نظارت بی طرف بر این فعالیتها وجود ندارد .در این بین سازمانهای غیر دولتی می توانند به عنوان ناظر بی طرف به نقد فعالیتهای عمرانی و مراحل مختلف ساخت و ساز و بازسازی ها و نیز در مراحل مختلف امداد رسانی و کاهش آلام ناشی از پدیده زلزله و سایر حوادث طبیعی عمل کنند.در این مقاله سعی خواهد شد تا به صورت اجمالی از سه دیدگاه عمده یعنی افزایش منابع ،کاهش نیازها و فرماندهی بحران به نقش سازمان های غیر دولتی در کاهش خسارت های ناشی از زلزله در ایران بپردازیم.قبل از پرداختن به نقش سازمان های غیر دولتی ،ابتدا به ارائه تعاریفی از سازمان های غیر دولتی ،بحران و مدیریت بر بحران ،بحرانهای پس از زلزله در ایران و نیز ارائه تصویر کلی از نظام حاکم بر ساخت و ساز درایران می پردازیم.سپس با توجه به تعاریف فوق ،در ادامه به بررسی نقشی که سازمانهای غیر دولتی در این مسیر می توانند داشته باشند خواهیم پرداخت.در قسمت نتیجه گیری ،پیشنهادهای عملی جهت پررنگ تر شدن نقش سازمان های غیر دولتی ارائه می گردد. · بحران و مدیریت بحران بحران عبارت است از عدم انطباق بین نیازها و منابع،بدین معنی که در شرایط عادی ،توازن بین نیازهای جامعه از یک طرف و توانمندی ها و منابع موجود از طرف دیگر برقرار است.با بروز شرایط بحرانی که می تواند نتیجه بروز هر اتفاق غیر عادی و پیش بینی نشده طبیعی و غیر طبیعی همچون زلزله ،سیل،طوفان های بزرگ و جنگ و ... باشد،به دلیل شرایط خاصی که بر جامعه تحمیل می شود،دیگر شاهد توازن بین نیازها و منابع نخواهیم بود.با بروز شرایط بحرانی،توانمندی ها به دلیل آسیب دیدگی زیر ساخت ها به شدت کاهش می یابد که معمولا ً با روانه کردن کمک به مناطق بحران زده سعی در جبران این آفت منابع می کنند.از سوی دیگر با وجود اینکه تعداد نیازها در شرایط بحرانی بسیار محدود می شود ولی تعداد تقاضا برای همین تعداد اندک نیازها آنچنان افزایش می یابد که بار بسیار زیادی را به جامعه تحمیل می نماید.برای مثال در یک منطقه آسیب دیده از زلزله ،با تخریب و از بین رفتن انبارها و راه های ارتباطی توان ارائه خدمات کاهش می یابد.نیاز به برخی موارد همچون امکانات ورزشی و تفریحی به صورت موقت از بین رفته و حجم بسیار بالایی از جمله خوراک و پوشاک ،سرپناه موقت و ... ایجاد می گردد. · مدیریت بحران سنتی در ایران در دیر کلان به امر مدیریت بحران متوجه می شویم که معمولا به صورت سنتی مراحل زمای زلزله را به سه مرحله قبل ،حین و پس از زلزله تقسیم بندی می کنند.از سوی دیگر در کشور ما همواره تصور بر این بوده است که مدیریت بر بحران فقط مختص پس از وقوع بحران است و هیچ نیازی به آمادگی برای مقابله جهت مدیریت بر بحران نیست و تمام تصمیمات به صورت همزمان گرفته می شود.یعنی تمام مدیرانی که تا زمان وقوع زمین لرزه کوچک ترین آموزشی در زمینه همکاری به هنگاه بحران و ... ندیده اند ،با وقوع زلزله ،در ستاد بحران تشکیل شده ،حاضر می شوند، این نظامی بوده است که تا کنون در کشور ما جاری بوده که نتایج عملکرد بر اساس چنین روشی را می توانیم از زلزله های گذشته و عملکردهای گذشته شاهد باشیم.در صورتی که تمام برنامه های اجرایی مدیریت ها می بایست برای مواقع بحرانی از قبل طراحی و تمرین شده باشند.همانگونه که تمام مقاوم سازی ها و ایمن سازی ها باید قبل از وقوع زلزله انجام پذیرد.آنچه برای بعد از زلزله می ماند عملکرد صحیح بر اساس برنامه ریزی های از قبل تهیه شده و استفاده بجا ،بموقع و صحیح از مواد و ملزومات آماده شده برای شرایط بحرانی است.زلزله با آسیب رساندن به زیر ساخت های شهری ،جامعه را با مشکلات عمده ای مواجه می نماید.برخی از بحران های پس از زلزله ویژه کشور ماست و در نتیجه هیچ کارشناس خارجی قادر به درک شرایط و روحیات ایرانی پس اززلزله نیست.به طور کلی 23 بحران پس از زلزله با توجه به ویژگی های کشور ایران طبقه بندی و تعریف شده است.برخی از بحرانها ،بحران های اجتماعی لست که فقط باید از طریق جامعه شاسان مورد بررسی و تعریف قرار بگیرد.از جمله این مشکلات می توان به موارد زیر اشاره نمود: مدیریت بحران انسان از ابتدای حیاتش بر روی کره زمین همواره توسط نیروهای طبیعت همچون زلزله که یکی از مشخصات سیاره ماست و هر ساله در سراسر جهان هزاران قربانی گرفته و خسارتهای مالی فراوان وارد می کند به گونه ای شدید و بی رحمانه مورد تهدید بوده است. زلزله حادثه ای است که به طور ناگهانی روی می دهد و با تهدید زندگی بشری و مختل کردن سیر عمومی امورات مردم تلفات و خسارات بسیاری را به جامعه انسانی تحمیل می کندبه گونه ای که مقابله با آن نیازمند بسیج امکانات و انجام اقدامات اساسی و فوق العاده نسبت به حالت عادی است.مدیریت بحران راه مقابله با آثار زلزله است .در این مقاله سعی بر این است تا با بیان تعریفی از بحران و مدیریت بحران اصول و مبانی برنامه ریزی برای دستیابی به نظام جامع مدیریت بحرا شرح داده شود. 1- مقدمه شواهد زمین شناسی نشان می دهد که از میلیون ها سال قبل از شروع حیات موجودات زنده بر روی کره زمین این سیاره با پدیده ای ویرانگر به نام زمین لرزه مواجه بوده است و بارها آنرا تجربه نموده است.انسان نیز در طول شناخته شدن حیاتش همواره توسط نیروهای خصمانه طبیعت که شاید زلزله مخرب ترین آنها باشد به گونه ای شدید و بی رحمانه مورد تهدید بوده است.زلزله یکی از مشخصات سیاره ماست که به تنهایی در سراسر جهان هزاران زندگی را قربانی و خسارات مالی فراوانی وارد کرده است و به دلیل گستردگی قلمرو و نیز وسعت و شدت خساراتی که وارد می سازد یکی از شناخته شده ترین بلایای طبیعی جهان است.زلزله از جمله مواردی است که می تواند به بروز بحران منجر شود.با نظر به قرارگیری کشور ایران در منطقه زلزله خیز دنیا و غیر قابل پیش بینی بودن زمان و مکان زلزله طرح جامع مدیریت بحران برای کاهش خطرات و ضایعات ناشی از بروز آن بسیار مهم و حیاتی است یکی از مهم ترین فاکتورهایی که در افزایش و کاهش میزان خسارتها و تلفات انسانی در زمان بروز بلایای طبیعی تاثیر فراوان دارد وجود و یا فقدان سیستم مدیریت بحران کارا می باشد. ساماندهی و یا تدوین ساختاری مناسب برای مدیریت بحران زمین لرزه به منظور اجرای فرآیند منتج به مقابله با بحران زمین لرزه در کشور به ویژه در شهرهای مهم و بزرگ در ابعاد پیشگیری ،کاهش خطرات ،پاسخگویی،امداد و نجات،خدمات پشتیبانی ،بهبود و بازسازی است. 2- بحران: حادثه ای است که به طور ناگهانی یا فزاینده ای روی می دهد و با تهدید زندگی بشری و مختل کردن سیر عمومی امورات مردن آن منطقه تلفات و خسارات بسیاری را به جامعه انسانی تحمیل می کند به گونه ای که مقابله با آن نیازمند بیسج امکانات و انجام اقدامات اساسی و فوق العاده نسبت به حالت عادی است.به صورت دقیق تر بحران عبارت است از عدم انطباق بین نیازها و منابع ،بدین معنی که در شرایط عادی توازن بین نیازهای جامعه از یک سو و توانمندی ها و منابع موجود از طرف دیگر برقرار است.با بروز شرایط بحرانی که می تواند نتیجه بروز هر اتفاق غیر عادی و پیش بینی نشده طبیعی و غیر طبیعی همچون زلزله ،سیل،طوفانهای بزرگ،جنگ و ... باشد،به دلیل شرایط خاصی که بر جامعه تحمیل می شود،دیگر شاهد توازن بین نیازها و منابع نخواهیم بود.با بروز شرایط بحرانی توانمندی ها به دلیل آسیب دیدگی زیر ساختها به شدت کاهش می یابد که معمولا با روانه کردن کمک به مناطق بحران زده سعی در جبران این افت منابع می کنند.از سوی دیگر با وجود اینکه تعداد نیازها در شرایط بحرانی بسیار محدود می شود،ولی میزان تقاضا برای همین تعداد اندک نیازها آنچنان افزایش می یاید که بار بسیار زیادی را به جامعه تحمیل می نماید.برای مثال در یک منطقه آسیب دیده اززلزله با تخریب و از بین رفتن انبارها و راههای ارتباطی توان ارائه خدمات کاهش می یابد..نیاز به برخی موارد همچون امکانات ورزشی و تفریحی به طور موقت از بین رفته و حجم بسیار بالایی از تقاضا برای نیازهای اولیه از جمله خوراک،پوشاک،سرپناه موقت و ... ایجاد می گردد.بحران ها به عوامل بسیار زیادی از جمله عوامل طبیعی و عوامل انسای بستگی دارد و در هنگام وقوع ،ساختار پیچیده ای به خودد می گیرد که مبارزه با آنها را عملاً دشوار می نماید.در میان افرادی که با مدیریت کاهش اثرات نا مطلوب سوانح طبیعی سروکار دارندعموماً نظریه جامع و فراگیری که در رابطه با اولویت ها و اصولاً مدیریت این گونه سوانح باشد وجود ندارد و در نتیجه مدیران نظام ،تشکیلات معینی را بر حسب فرضیات موجود سازمان داده و وارد عمل می نماید.با توجه به لرزه خیزی ایران،نیاز مبرمی به تدوین روشی منسجم ،برای مدیریت این سانحه طبیعی احساس می شود،که بر پایه اصول علمی دانش زمین لرزه ،آسیب پذیری و درنهایت مدیریت با توجه به ابعاد گسترده پیامد آن،استوار باشد.قریب به 5 قرن از عمر ظاهر شدن واژه بحران (CRISIN) در زبان لاتین سپری شده و طی دو قرن اخیر واژه های CRISIS و CRISE در زبان انگلیسی و فرانسه ازادبیات گسترده ای برخوردار شده اند.اگر در تعریف بحران در حوزه های سیاسی –فرهنگی به دلیل نگرشهای ذاتاً جهت دار ذیفعان توافق عامی وجود ندارد اما در حوزه های علوم تجربی و پزشکی و هر آنجا که مقیاسهای کمی به کمک گرفته می شود جدال کمتری در وجه بندی(مراحل پایین خروج از حالت عادی تا رسیدن به حد بحران)و تعریف بحران وجود دارد.(1و2) 3- مدیریت بحران از اواخر قرن گذشته به دلیل خسارات و تلفات زیاد سوانح طبیعی توجه سازمان های دولتی و غیر دولتی در کشورهای توسعه یافته معطوف به شناخت ساز و کاراین سوانح و ایجاد تمهیداتی برای مدیریت بر آنها گردید.سازمان ملل متحد نیز با هدف فراهم آوردن زمینه تلاش جهانی برای نیل به محیط ایمن در مقابل سوانح طبیعی و کاهش آثار آنها آخرین دهه قرن گذشته را به عنوان دهه بین الملل کاهش آثار بلایای طبیعی (IDNDR) نامگذاری نمود که یکی از اهداف هفتگانه این دهه مدیریت بحران بوده است.یک ضرب المثل چینی درباره تاکتیکهای جنگی می گوید:"شما می توانید به پیروزی مطمئن باشید اگر خوتان و دشمتان را به خوبی بشناسید"این جمله می تواند به عنوان اساسی ترین دستورالعمل اجرایی مدیریت بحران محسوب گرددبه دلیل اینکه ارزیابی خطر پذیری ناشی از وقوع بحران و تشخیص و بهینه سازی منابع ضد بحران و تشخیص و بهینه سازی منابع ضد بحران ارکان اساسی طرح و برنامه مدیریت بحران را تشکیل می دهند.در واقع مدیریت بحران فرآیند کاهش خطر پذیری سانحه با استفاده از منابع ضد بحران به گونه ای کارا و اثر بخش است .مدیریت بحران علمی است کاربردی که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانهای پیشین و تجزیه و تحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آنها از یک سو بتوان از وقوع فجایع پیشگیری نمود و یا برای مقابله با آنها آماده شد و از سوی دیگر در صورت وقوع آنها نسبت به امداد رسانی سریع و بهبود اقدام نمود.مدیریت بحران علم نوینی است که در سطح مختلف کشوری می تواند اشکال مختلف و متفاوتی داشته باشد.در مدیریت بحران خطرات بالقوه و منابع موجود مورد ارزیابی قرار گرفته و تلاش می شود که با برنامه ریزی های فنی و دقیق میان منابع و تواناییهای موجود و نیز خطرات احتمالی زلزله توازن برقرار شده تا با کمک منابع موجود بتوان بحران را کنترل کرد.بحران از هر نوع که باشد آثار قابل ملاحظه ای بر جامعه خواهد داشت.بحرانها از لحاظ ماهیت بزرگی و شدت تفاوتهای اساسی دارند که می توانند پتانسیلهای اجرایی سازمانهای درگیر را دچار اختلال نمایند.مدیریت بحران زلزله یک موضوع مدیریتی صرف نمی باشدبلکه تابع ویژگی های ژئوفیزیکی ساختگاه و ویژگی های مهندسی مستحدثات است.در حقیقت مدیریت بحران زمین لرزه به معنی ایجاد تمهیداتی مدیریتی و مهندسی برای مقابله با زلزله است که به کاهش آثار آن متهی می شود و این تمهیدات بر اساس شناخت ژئوفیزیکی و مهندسی زلزله و آثار و عوارض آن می گردند. · مدیریت بحران دارای چهار رکن اساسی زیر است: - کاهش خسارت - آمادگی - واکنش - بازسازی و عادی سازی · برخی ویژگی های مدیریت بحران عبارتند از : - زمینه های مشارکت مردم را در آمادگی و مقابله با بحران و کاهش اثرات بلایای طبیعی فراهم می آورد. - به نیاز آسیب دیدگان واقف می شود. - مدیریت مستقل و پرداختن به عملیات امداد رسانی جدید را تشویق می کند. - به توسعه عملیات مقابله با بحران و آمادگی در برابر بحران اهمیت می دهد. - به کاری که در باره آن بهترین اطلاعات و آگاهی را دارد دست می زند. - سازماندهی ساده و کارمندان ستادی اندکی دارد.(3) · نقاط اشتراک اغلب بحران ها عبارتند از : الف- نیاز به تصمیم گیری های فوری با توجه به بحرای بودن شرایط ب- محدود بودن راه حلها:در صورتی که مدیریت بحران در یک کشور مبتنی بر روشهای سنتی باشد این راه حلها بیشتر محدود خواهند بود. پ-تصمیمات غلط عواقب زیان بار و در برخی موارد جبران ناپذیر به دنبال خواهد داشت. ت- در یک بحران سازمانها و ادارت مختلفی (در کشور ما نهادهایی همچون وزارت بهداشت،هلال احمر،سپاه پاسداران،بسیج و ارتش جمهوری اسلامی ایران)درگیر خواهند بود که در صورت برنامه ریزی غلط در بیشتر موارد دچار تداخل وظایف می شوند. 1-3- تقسیم بندی مدیریت بحران در یک تقسیم بندی کلی می توان مدیریت بحران را به دو بخش تقسیم نمود:مدیریت دولتی و مدیریت غیر دولتی .در کشور ما مدیریت بحران بیشتر جنبه سنتی دارد.در دیر کلان به امر مدیریت بحران متوجه می شویم که معمولاً به صورت سنتی مراحل زمانی زلزله را به سه مرحله قبل ،حین و پس از زلزله تقسیم بندی میکنند.از سوی دیگر در کشور ما همواره تصور بر این بوده است که مدیریت بر بحران فقط مختص پس از وقوع بحران است و هیچ نیازی به آمادگی برای مقابله برای مدیریت بر بحران نیست و تمام تصمیمات به صورت همزمان گرفته می شود.یعنی تمام مدیرانی که تا زمان وقوع زمین لرزه کوچکترین آموزشی در زمینه همکاری به هنگام بحران و ... ندیده اند.با وقوع زلزله ،در ستاد بحران تشکیل شده حاضر می شوند.این نظامی بوده است که تا کنون در کشور ما جاری بوده که نتایج عملکرد چنین روشی را می توان از زلزله های گذشته و عملکرد های گذشته شاهد باشیم.در صورتی که تمام برنامه های اجرایی مدیریت ها می بایست برای مواقع بحرانی از قبل طراحی و تمرین شده باشند.همانگونه که تمام مقاوم سازی ها و ایمن سازی ها باید قبل از وقوع زلزله انجام پذیرد.آنچه که برای بعد از زلزله می ماند عملکرد صحیح بر اساس برنامه ریزی های از قبل تهیه شده و استفاده بجا،به موقع و صحیح از موارد و ملزومات آماده شده برای شرایط بحرانی است.آنها که در اقدامات پیشگیرانه موفق تر بودند شانس موفقیت مدیریت بحران بیشتر،هزینه های آن کمتر و وظایف آن آسانتر خواهد بود.در هنگام وقوع بحرانی مانند زلزله به منظور جلوگیری از پراکنده کاری یا هرز رفتن نیروها و زمان و ایجاد انسجام،یکپارچگی و هماهنگی بین نیروی امدادی و مدیریت بحران لازم است که معمولاً اقدام اساسی را در دستور کار خود قرار دهد.(2) 4- جایگاه برنامه ریزی در چرخه مدیریت بحران: در چرخه مدیریت بحران برنامه ریزی فرآیند اصلی محسوب می شود.با برنامه ریزی مناسب می توان علاوه بر تحقق اهداف سازمانی در زمینه اجرایی با بهره گیری از حداکثر توان حداقل اتلاف منابع را انتظار داشت.برنامه ریزی های شهری و عملیاتی به شرط اینکه در چارچوب برنامه راهبردی مدیریت بحران کشور باشند موفق خواهند بود.در این مقاله با توجه به خط مشی اجرایی مورد نظر و در قالب طرح راهبردی مدیریت بحران طرح یک برنامه مدون آمادگی در برابر زلزله ارائه می گردد.(4) الف- معرفی مراحل مختلف برنامه ریزی : برای نیل به یک برنامه مدون آمادگی و مدیریتی از فهرست ده مرحله ای زیر می توان استفاده نمود: - انگیزش و توجه مسئولین به امر زلزله در منطقه - مشخص نمودن محدودیتهای اقتصادی و سیاسی درشهر - تشکیل کمیته شورای شهر - مرور برنامه های موجود شهری و فعالیتهای پشتیبانی در مواقع اضطراری شهر - برآورد آسیب پذیری و ارزیابی خطر مناطق مختلف شهر - بنا نهادن فرضیات کلیدی در خصوص شهر - پذیرش اهداف و ضروریات - تشکیل کمیته های کاری - تهیه چارت تشکیلات - تقسیم کار و تخصیص وظایف 1-4- طراحی و اجرای برنامه در طراحی و اجرای برنامه از خدماتی همچون تشکیل کمیته های کاری،مروری بر مطالب مورد نیاز و کارهای قبلی و تعیین فعالیت و اقدامات لازم بهره گرفت.برای دستیابی به اجرای موثر برنامه می توان به مواردی همچون تفیض اختیارات به افراد ذیصلاح دیر بر آموزش ، کنترل و نظارت مداوم ،شناخت موانع و کمکهای محیطی و ... اشاره نمود. 2-4- الگوی برنامه ریزی برای مقابله با بحران ناشی از زلزله الگوی مناسب برای برنامه ریزی مقابله با بحران ناشی از زلزله در یک شهر شامل چهار مرحله زیر می باشد: - تعیین هدف کلی و اهداف عملیاتی مقابله با بحران برای تحقق این هدف بایستی چهار موضوع اساسی زیر مدنظر باشند: - ایجاد مصونیت در مقابل خطرات ناشی از زلزله این امر میتواندعلاوه بر مصون نمودن شهر در برابر زلزله شامل مصونیت جانی در مقابل عوامل آسیب رسان نشات گرفته از عوامل آسیب پذیر زلزله باشد. - کنترل وضعیت پس از زمین لرزه: به عنوان مثال می توان به اقدامات بهداشتی که به جلوگیری از افزایش صدمات جسمی-روانی و مرگ و میر منجر می شود و با تامین مایحتاج زندگی برای مجروحین و بازماندگان فاجعه اشاره کرد. - تامین امنیت در جامعه: پس از زلزله باید امنیت را در جامعه برقرار کرد همانگونه که همگان شاهد بودیم پس از زلزله تلخ شهر بم در همان مراحل اولیه پس از حادثه امنیت شهر بروات به ارتش جمهوری اسلامی سپرده شد. - ایجاد زمینه های مناسب برای اقدامات پس لز بحران پس لز بحران زمینه های مناسبی برای بهبود بازسازی توسعه مجرد و ایجاد کار باید فراهم کرد. 3-4- شناخت موانع و کمکهای محیطی و سازمان موجود برای مقابله موانع محیطی و سازمانی جهت مقابله در دو دسته کلی آسیب رسانها و آسیب پذیرها و کمکها تحت عنوان امکانات مقابله باید مدنظر بوده و بررسی شوند. 5- روند برنامه ریزی برای دستیابی به طرح جامع مدیریت بحران: برای دستیابی به یک سیستم جامع مدیریت بحران ابتدا باید چرخه مدیریت بحران را به دقت شناسایی و بعد برای مراحل مختلف این چرخه برنامه ریزی نمود.مساله مهم برای تحقق ساختار تشکیلاتی و سازمانی مناسب برای مدیریت بحران در کشور و یا شهرها توجه خاص به خصوصیات ویژه سازمانی مدیریت بحران می باشد،این ساختار باید: - سیستم تشکیلاتی و سازمانی مدیریت بحران و سیستم تشکیلاتی دولتی را مجدداً شبیه سازی و ایجاد نمایند. - مستقل از دولت اقدام نکند. - سازمانها و نهادهای دولتی را تحت کنترل خود در نیاورد. - خارج از منشور و یا شرح خدمات تنظیم شده به وسیله دولت مگر در شرایط بسیار خاص و اضطراری عمل ننماید. 6- فعالیتها و ریز فعالیتهای مدیریتی شرح خدمات و خط مشی های اجرایی مدییریت بحران: این فعالیتها برای مراحل مختلف بحران همچون جدول زیر تهیه و ریز مدیریت و شرح خدمات نیز بر اساس آنها تعیین می گردد.و در نهایت وظایف و خط مشی های اجرایی هر فعالیت مدیریتی تعریف و به محدوده آن اشاره می گردد.توصیه می شود که با توجه به نیازهای برنامه بایستی در روند برنامه ریزی سهولت انجام اقدامات و فعالیتها تغییراتی صورت گیرد. 7- ابعاد مدیریت بحران در زلزله شهر بم: آنچه در حادثه بم بسیار نمایان بوده و مورد نقد کارشناسان و مردم نیز قرار گرفت مدیریت بحران حادثه بم بود.بسیاری از سازمانهای مسئول را در این بخش ناکارآمد تلقی نمودند و بی نظمی،تعلل و کندی،اثر بخشی پایین این حادثه را به کل نظام مدیریت کشور در عرصه های اقتصادی ،صنعتی و ... تعمیم دادند.اما در مقابل برخی نیز نظام مدیریت بحران را در این واقعه کارآمد شمرده و بر فزونی نقاط قوت بر نقاط ضعف تکیه داشتند.مقاله در اینجا نگاه خاصی به مدیریت بحران در بم دارد البته با ذکر این تذکر مهم که: 1) در تحلیل نباید از میزان و عمق فاجعه بم غافل بود. 2) مقصود از نقد مدیریت بحران در بم بدگویی از افراد یا گروه ها یا سازمان ها نیست.بزرگ نمایی مشکلات و یا به چالش طلبیدن مجموعه نظام مدیریت کشور نیست که اگر اینها هدف باشند هر تحلیلی را به خطا خواهد برد.هدف بررسی همه جانبه حادثه(در حد یک مقاله)با تاکید بر نقاط قوت و ضعف به منظور اصلاح در بحرانهای آتی است. حال نگاهی گذرا داریم بر ابعاد مدیریت بحران در زلزله بم این بخش در دو قسمت قوت و ضعف خواهد آمد. نقاط قوت: 1) ابعاد رسانه ای: یکی از نقاط قوت مدیریت بحران زلزله بم ابعاد رسانه ای آن بوده است بجز ساعات اولیه که هنوز حساسیت و ابعاد مساله ناگفته و ناشناخته بود عملاً صدا و سیما ،مطبوعات و رسانه های داخلی و خارجی بیشترین نقش را در بسیج مردم ،ایجاد انگیزش مضاعف در دستگاه های مسئول و انعکاس نقاط قوت و ضعف عملیات در بم داشتند. 2) کنترل سریع اوضاع: با توجه به ابعاد آن ،نکاتی که بیشتر در خصوص حادثه بم بیان شد از نقاط قوت بحران بم بود،به طوریکه یک شهر مخروبه پس از چند روز دوباره جا گرفته و اوضاع در حد قابل قبولی قرار گرفت.البته طبیعی است حجم و بعد حادثه به حدی بود که تصور آن جز برای کسانی که از نزدیک بم را پس از زلزله دیده اند قابل درک نبوده لذا بخش سرعت کترل با توجه به فاجعه قابل قبول بوده این مطلب در برخی گزارشهای امدادگران خارجی نیز مطرح شده است. 3) حضور مسئولین بلند پایه نظام: حضور مسئولین بلند پایه نظام در روزهای اولیه حادثه و مدیریت در صحنه نیز نکته مهم و قابل توجهی بود،بویژه بازدیدهای مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری بسیار روحیه بخش و اثر بخش بوده است. 4) عملیات لجستیک: عملیات لجستیک به خصوص در بعد هوایی آن بسیار خوب بود سرعت تعمیر فرودگاه بم با استفاده از امکانات نیروهای مسلح هر چند با کمی تاخیر اما اثربخش صورت گرفت. نقاط ضعف: قبل از اینکه نقاط ضعف مدیریت بحران بم را مطرح نماییم باید متذکر شد که : اولاً)بیان نقاط ضعف بمنزله چشم پوشی زحمت عظیم و تلاش والای افراد نیست بلکه جهت تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف است. ثانیاً)برخی از این موارد مختص حادثه بم و برخی قبل از این حادثه هستند. 1) ایران یکی از کشورهای حادثه خیز (بویژه سیل،زلزله) است.آینده نگری در این خصوص حکم می کند که یک ستاد فعال حوادث غیر مترقبه با دستورالعملها،امکانات و بودجه مناسب با محوریت واحدهای درگیر و عملیاتی (اصطلاحاً در صحنه)به طور آماده در کشور حضور داشت باشند.بطوریکه امکانات و وسایل مورد نیاز برای امداد و نجات ،اسکان و ... در چندین منطقه حاضر بوده و در اسرع وقت به منطقه ارسال گردد.چادر،دارو .... آماده و ازقبل بارگیری شده تا در صورت وقوع حادثه زمان زیادی صرف بارگیری نشود .در این خصوص متاسفانه هر چند به صورت ظاهری ستادهای مربوطه در کشور وجود دارند اما در عمل مدت زمان زیادی طول می کشد تا این ستادها فعال شده،امکانات شناسایی شده،بارگیری و در صحنه ها حاضر شوند.ضمن اینکه معمولاً محوریت و مدیریت ستاد و خاصه بودجه های مربوطه در اختیار نیروهای در صحنه نیست بلکه سازمان دیگری که بیشتر نقش تصادفی و یا هماهنگی های کلان را دارد متولی می شود. 2) عملیات اطلاع رسانی در حادثه بم بسیار ضعیف بود،بطوریکه آمار ضد و نقیض ،در موارد متعددی اعلام میشد،که بسیاری از نمونه های آن در اذهان باقی مانده است.البته طبیعی است برآورد تلفات مالی و انسانی و یا درصد خرابی دقیق در ابتدا ممکن نیست اما در حادثه بم ضعف اطلاع رسانی بویژه در روزهای اولیه به حدی بود که برخی اوقات اخبار کاملاً متاقض منتشر می شد. 3) عملیات امداد و نجات با ضعفهای اساسی روبرو بود علت آن را می توان در موارد متعددی بر شمرد که ذکر آن خارج از حوصله این مقاله است اما پس از گذشت 2 روز هنوز مردم مجبور بودند از دست و یا وسایل اولیه برای خاک برداری بهره جویند و ماشین های خاک برداری با تاخیر قابل ملاحظه ای وارد میدان شدند.تاخیر در عملیات نجات که حتی در آن تفاوت بین یک مرده با یک مصدوم و یا یک انسان سالم به کوتاهی چند ثانیه است،در حادثه بم بسیار چشمگیر بودو به خاطر بی نظمی در این عملیات و عدم سازماندهی مناسب آن ابعاد مساله را پیچیده تر نمود. 4) عملیات امنیتی با توجه به حساسیت منطقه کفایت نکرد هر چند که سریعاً با حضور مقامات امنیتی و انتظامی آرامش نسبی بر منطقه حاکم شد،لیکن بهتر است در چنین شرایطی قوه قضائیه با توجه به عمق حادثه و جلوگیری از هرج و مرج و سوء استفاده سریعاً با راه اندازی دادگاهی حاضر در منطقه با متخلفان به شدیدترین شکل برخورد می کرد. 5) امکانات نامناسب مردم در روزهای اولیه از جمله نقاط ضعفی بود که توسط برخی از مسئولین محترم نیز مورد اعتراض قرار گرفت.تاخیر در رساندن چادر به منطقه ،برپایی اردوگاه در محل دورتر از شهر از جمله نقاط ضعف اولیه بود که البته با تدبیر انجام شده بهبود یافت. 6) اگر همدردی،مساعدت و حضور معنا دار مردم به مسئولان و کشورهای مختلف را بخشی از عملیات امداد روانی بدانیم باید گفت که از این نظر (همانطور که پیشتر بیان شد)نقطه قوتی داشت اما آنچه مهم است تداوم این عملیات است که متاسفانه پس از چند روز کم رنگ شد به طوریکه مقام معظم رهبری در اولین دیدار خود از بم نسبت به آن گلایه نمود و خواستار آن شد تا حساسیت بم فراموش نشود. 7) یکی از مهم ترین نقاط ضعف زلزله بم توزیع امکانات پس از حادثه بود ،بطوریکه در بازدید مقام معظم رهبری به طور ناشناس طبق آنچه در مطبوعات منعکس شد گلایه از عملیات پشتیبانی بود. 8) احساسی برخورد کردن بجای منطقی رفتار نمودن در برخی مواقع از ویژگیهای حادثه بم بود،بعنوان مثال در عملیات مربوط به مدیریت بحران در زلزله برخی از مسئولین بعلت نقش کلیدی در صحنه عملیات ،بایستی شخصاً در منطقه حضور یافته و عملیات مربوط به حوزه خود را راساً مدیریت کنند.در عوض برخی از مسئولین بعلت هماهنگی های جانبی (البته مهم) بایستی در خارج از منطقه بوده و از قدرت و امکانات خود در مرکز بهره گرفته و عملیات مربوط به حوزه خود را در صحنه به معاونین واگذار کنند این از مواردی است که باید در دستورالعمل های بحران از قبل معلوم گردد که کدام مسئولین سریع به مطقه بروند و کدامیک در تهران عملیات را اداره کنند .در حالیکه به نظر می رسد برخی از مسئولین صرفاً از روی احساس وظیفه و حساسیت شخصاً به بم رفتند و خلاء حضور آنها در تهران (بویژه در دسترس نبودن آنها برای ارتباطات در برخی مواقع)عملیات را با مشکلاتی مواجه کرد. 9) زلزله غیر قابل پیش بینی است و هنوز هم کس در جهان پیدا نشده است که مدعی پیشگیری آن باشد اما وقوع برخی از حوادث می تواند دال بر نزدیکی آن باشد.طبق گزارشها قبل از وقوع حادثه بم از چند روز پیش و حتی در شب حادثه لرزه هایی در شهر بوده و حتی مردم بعضاً نگرانی نیز داشته اند،آگاهی از این مطلب،حساسیت نسبت به آن و مطلع نمودن مردم هر چند ممکن بود توام با خطا باشد(مانند مسجد سلیمان بعد از حادثه بم) اما حداقل می توانست از تلفات انسانی زلزله بکاهد. 10) اصلی ترین نقطه ضعف مدیریت بحران در زلزله بم را باید در عدم تمرکز مدیریت بحران دانست .سازمانهای متعدد در شان تصمیم گیرنده ،تداخل وظایف،اختیارات و مسئولیتهای آنها ،فقدان نظام ارتباطی قوی(مانند یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری کارآمد برای بحران)،تفکیک بین صاحبان منابع مالی و مسئولین حل بحران در صحنه اجرا (اعتبار در اختیار عمدتاً وزارت کشور و انتظارات عمدتاً از سازمان هلال احمر)،برخی از نشانه های عدم تمرکز یاد شده است،در حالیکه یک مدیریت واحد که در صحنه عمل و هم در صحنه اعتبارات موثر است باید کنترل تمامی امور را در دست گرفته و عمل کند.این نکته در تذکرات مقام معظم رهبری و مصاحبه ریاست محترم جمهوری مورد اشاره بود.حتی بیم آن می رفت تا این نقصان در بازسازی بم تاثیر گذار شود که با تشکیل ستاد ویژه و تعیین مسئول مشخص میزان هماهنگی بیشتر شد. 11) کمبود و ناکارآمدی وسایل امداد و نجات نیز نقطه ضعف دیگری است که باید اشاره شود.در حال حاضر در جهان تیم های امداد و نجات کاملاً مجهز به امکانات و وسایلی هستند که در روند عملیات آنها و مسیر حل بحران تاثیر دارد(بویژه با رعایت این نکته که در زلزله یک ثانیه نیز ارزش دارد)سگ های زنده یاب،دستگاه های زنده یاب،وسایل خاک برداری،وسایل اولیه امداد رسانی،ژنراتور برق،چادر های مجهز و ... برخی از این مواردند که در تیم های خارجی مستقر در بم مشاهده می شود. 12) درزلزله اغلب افراد احساسی رفتار می کنند ، وجود مدیران کارآمدی که از قبل آموزشهای مدیریتی لازم را دیده باشند و بتوانند مجموعه عملیات را هدایت کنند و عملاً با سوء مدیریت بر ابعاد آن اضافه نکنند از اهمیت خاصی برخوردار است. 8- نتیجه گیری: در مقاله حاضر تلاش گردید تا با ارائه تعریفی از بحران و مدیریت بحران،جایگاه برنامه ریزی در چرخه مدیریت بحران و بررسی کوتاه و مختصری درباره ابعاد مدیریت بحران در زلزله بم ،اصول و ضوابط طراحی سیستم تحلیل ،نحوه تقسیم فعالیتها بیان شود.البته در یک برنامه ریزی با دیدگاه اجرایی ممکن است برخی مسائل مطروحه در این مقاله بر حسب نیاز تغییر کند که یک امر طبیعی است و توصیه می شود که با توجه به نیازهای برنامه باید در روند برنامه ریزی برای سهولت انجام اقدامات و فعالیتها تغییراتی صورت پذیرد. 1- خودرور ارتباطات آب-برق- گاز-نفت 2- خودرو ارتباطات ستاد حوادث 3- اناق بحران
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.زمینه های مورد نیاز هستند علامت گذاری شده *
امتیاز شما