

مقدمه
ایران به دلیل موقعیت خاص تکتونیکی خود در یکی از مناطق زلزلهخیز جهان قرار دارد و هرساله شاهد زمینلرزههای مخرب است. این بلای طبیعی، همراه با چالشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، خسارات سنگینی به کشور وارد کرده است. سوءمدیریت و ناهماهنگی در واکنشهای مردمی و دولتی در زمان بحران، اغلب این خسارات را تشدید کرده است. کاهش اثرات مخرب زلزله نیازمند همکاری گسترده میان دولت، سازمانهای غیر دولتی (NGOها) و جامعه مدنی است، زیرا دولت بهتنهایی قادر به مدیریت این حجم از آسیبها و ارائه آموزشهای عمومی نیست.
علاوه بر این، وابستگی کامل نهادهای عمرانی و ساختوساز به دولت، نظارت بیطرفانه بر پروژهها را دشوار کرده است. در این میان، سازمانهای غیر دولتی میتوانند بهعنوان ناظران مستقل، نقش کلیدی در ارزیابی فعالیتهای عمرانی، امدادرسانی و کاهش آلام ناشی از زلزله ایفا کنند. این مقاله به بررسی نقش NGOها در مدیریت بحران زلزله از سه منظر اصلی میپردازد: افزایش منابع، کاهش نیازها و فرماندهی بحران. ابتدا تعاریف کلیدی ارائه شده و سپس نقش این سازمانها در کاهش خسارات زلزله تحلیل میشود.
تعریف بحران و مدیریت بحران
بحران به عدم تعادل میان نیازها و منابع موجود در شرایط غیرعادی مانند زلزله، سیل یا جنگ اطلاق میشود. در شرایط عادی، توازن بین نیازهای جامعه و منابع برقرار است، اما در بحران، آسیب به زیرساختها توان ارائه خدمات را کاهش داده و تقاضا برای نیازهای اولیه (مانند غذا، سرپناه و پوشاک) بهشدت افزایش مییابد. برای مثال، در مناطق زلزلهزده، تخریب انبارها و راههای ارتباطی، عرضه خدمات را مختل کرده و نیاز به امکانات اولیه به اوج میرسد.
مدیریت بحران، فرآیند برنامهریزی و اجرای اقدامات برای کاهش خطرات، آمادگی در برابر بحران، واکنش سریع و بازسازی پس از آن است. این فرآیند شامل چهار رکن اصلی است:
کاهش خسارات : پیشگیری از آسیبها از طریق مقاومسازی و آموزش.
آمادگی : برنامهریزی و تمرین برای واکنش به بحران.
واکنش : امدادرسانی سریع و هماهنگ در زمان وقوع.
بازسازی : بازگرداندن شرایط به حالت عادی و بهبود زیرساختها.
مدیریت سنتی بحران در ایران
مدیریت بحران در ایران عمدتاً رویکردی واکنشی داشته و بر اقدامات پس از وقوع زلزله متمرکز بوده است. بهطور سنتی، برنامهریزی پیش از بحران و آمادگی کافی وجود ندارد و تصمیمگیریها اغلب در لحظه و بدون هماهنگی انجام میشود. این روش، که در آن مدیران بدون آموزشهای لازم در ستادهای بحران تصمیمگیری میکنند، نتایج مطلوبی به دنبال نداشته است. تجربه زلزلههای گذشته نشاندهنده ضعف در برنامهریزی، هماهنگی و استفاده بهینه از منابع است.
در مقابل، مدیریت مؤثر بحران نیازمند برنامهریزی پیشنیاز، تمرین سناریوهای بحرانی و مقاومسازی زیرساختها قبل از وقوع زلزله است. پس از بحران، اجرای دقیق برنامهها و استفاده صحیح از منابع آمادهشده، کلیدی است. ایران به دلیل ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی منحصربهفرد، با چالشهای خاصی پس از زلزله مواجه است که نیازمند راهکارهای بومی است.
نقش سازمانهای غیر دولتی در مدیریت بحران
سازمانهای غیر دولتی به دلیل استقلال و انعطافپذیری، میتوانند مکمل نقش دولت در مدیریت بحران باشند. این سازمانها در سه حوزه کلیدی زیر اثرگذارند:
1. افزایش منابع
NGOها میتوانند منابع مالی، انسانی و لجستیکی را از طریق جذب کمکهای مردمی، بینالمللی و خیریهها تأمین کنند. آنها همچنین میتوانند با آموزش جوامع محلی، ظرفیتسازی کرده و آمادگی عمومی را افزایش دهند.
2. کاهش نیازها
این سازمانها با ارائه خدمات آموزشی و مشاورهای، نیاز به منابع در زمان بحران را کاهش میدهند. برای مثال، آموزشهای مقاومسازی منازل یا مدیریت اضطراری میتواند خسارات را به حداقل برساند. همچنین، توزیع هدفمند کمکها از هدررفت منابع جلوگیری میکند.
3. فرماندهی و نظارت
NGOها بهعنوان ناظران مستقل میتوانند بر فعالیتهای عمرانی، فرآیندهای ساختوساز و بازسازی نظارت کرده و گزارشهای بیطرفانه ارائه دهند. آنها همچنین میتوانند در هماهنگی میان نهادهای امدادی، کاهش ناکارآمدیها و جبران خلأهای عملیاتی نقش داشته باشند.
تحلیل مدیریت بحران زلزله بم
زلزله بم (1382) نمونهای برجسته از چالشها و موفقیتهای مدیریت بحران در ایران است. این حادثه نقاط قوت و ضعف نظام مدیریت بحران را آشکار کرد.
نقاط قوت
پوشش رسانهای گسترده : رسانهها با اطلاعرسانی سریع، نقش مهمی در بسیج کمکها و انعکاس مشکلات داشتند.
کنترل سریع اوضاع : با وجود عمق فاجعه، شهر پس از چند روز به ثبات نسبی رسید.
حضور مقامات ارشد : بازدید مقامات بلندپایه، روحیهبخش و اثرگذار بود.
عملیات لجستیک هوایی : تعمیر سریع فرودگاه بم، امدادرسانی را تسریع کرد.
نقاط ضعف
ضعف اطلاعرسانی : آمارهای متناقض و عدم شفافیت در روزهای اولیه، اعتماد عمومی را کاهش داد.
ناکارآمدی امداد و نجات : تأخیر در اعزام تجهیزات سنگین و نبود سازماندهی مناسب، عملیات را مختل کرد.
مشکلات امنیتی : با وجود برقراری آرامش نسبی، امنیت منطقه کافی نبود.
توزیع ناکارآمد امکانات : تأخیر در رساندن چادر و اقلام ضروری، نارضایتی ایجاد کرد.
عدم تمرکز مدیریت : تداخل وظایف سازمانها و نبود مدیریت واحد، هماهنگی را کاهش داد.
پیشنهادات برای تقویت نقش NGOها
برای پررنگتر شدن نقش سازمانهای غیر دولتی در مدیریت بحران زلزله، پیشنهادات زیر ارائه میشود:
تقویت استقلال NGOها : ایجاد چارچوبهای قانونی برای فعالیت مستقل این سازمانها.
آموزش و ظرفیتسازی : برگزاری دورههای آموزشی برای NGOها در زمینه مدیریت بحران و امداد.
همکاری با دولت : ایجاد شبکههای مشترک میان دولت و NGOها برای هماهنگی بهتر.
نظارت بیطرفانه : واگذاری نقش نظارتی به NGOها در پروژههای عمرانی و بازسازی.
جذب منابع بینالمللی : استفاده از ارتباطات جهانی NGOها برای تأمین کمکهای خارجی.
نتیجهگیری
ایران به دلیل موقعیت زلزلهخیز خود نیازمند نظام جامع مدیریت بحران است. تجربه زلزلههای گذشته، بهویژه زلزله بم، نشاندهنده ضرورت برنامهریزی پیشگیرانه و هماهنگی میان دولت و سازمانهای غیر دولتی است. NGOها با نقشآفرینی در افزایش منابع، کاهش نیازها و نظارت مستقل، میتوانند به کاهش خسارات زلزله کمک کنند. با تقویت جایگاه این سازمانها و اصلاح نظام مدیریت بحران، میتوان به آیندهای ایمنتر در برابر بلایای طبیعی امیدوار بود.


یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.زمینه های مورد نیاز هستند علامت گذاری شده *
امتیاز شما