یک شرکت چگونه می تواند مشتریان سود آور را یافته ، نگهداری کند و رشد دهد ؟
برخی از دست اندر کاران ، بازاریابی را هنر یافتن و نگهداری مشتریان تعریف کرده اند . ما این تعریف را گسترش داده و به صورت بازاریابی . دانش و هنر یافتن . نگهداری و رشد دادن مشتریان سود آور است در می آوریم .
بازاریابان دیروز تنها در اندیشه یافتن مشتری بودند . گروه فروش در پی شکار مشتریان تازه بود و رشد دادن مشتری مفهومی نداشت . اکنون وضع دگرگون شده است . نگهداری و رشد دادن مشتریان هدف نخستین است .هر مشتری را که از دست بدهید برای خرید تمام عمر وی ، زیان خواهید کرد . هزینه جلب یک مشتری تازه پنج برابر هزینه خشنود نگهداشتن مشتری کنونی است . نکته منفی دیگر این که چند سال طول می کشد تا مشتری تازه در حد و اندازه مشتری پیشین از شما خرید کند.
آیا واقعاً همه مشتریان را باید نگه داشت ؟
نه، بی تردید آنانی که نتوانند در حال یا آینده به مشتریان سود ده تبدیل شوند نباید نگه داشت . با همه اهمیتی که مشتری دارد ، بسیاری از سازمان ها در یافته اند که برخی از مشتریان ، مهمتر از دیگران هستند . مشتریانی که بیشتر خرید می کنند و بهتر پول می پردازند ، از سوی دیگر مشتریان بزرگ ، خواهان بالاترین تخفیفها و بهترین تسهیلات و خدمات هستند . شاید پر بازده ترین گروه از مشتریان ، آنانی هستند که در اندازه متوسط نه بسیار کم و نه بسیار زیاد ، خدمات یا کالا خرید می کنند .
اشاره کردید که بازاریابی هنر است ، چگونه هنری است ؟
بازاریابی هنری آموختنی همراه با پاره ای ابزارهای علمی است که به کار گرفته می شود . بازاریابی هنر یافتن ، پروردن و سود بردن از فرصتهاست .فرصتها همه جا گسترده اند و دست اندرکاران بازاریابی می توانند آنها را حس کنند . هرجا نیازی در میان باشد ، فرصتی نیز وجود دارد .
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.زمینه های مورد نیاز هستند علامت گذاری شده *
امتیاز شما